مشکل سیستمی دولت

ساختار کنونی دولت در ایران منحصر به فرد است. یعنی هیچ کشوری ساختاری مانند حکومت و دولت ایران ندارد. این ساختار از سال 1332 در ایران پایه ریزی شده است. این سیستم بر مبنای فروش نفت و کسب درآمد حاصل از آن برای اجرای پروژه های عمرانی پایه گذاری شده است.  با توجه به پروژه های مختلف، سعی شده برای کشور نهادها ، سازمانها و  وزارت خانه های مختلف  هم  شکل بگیرد .  در این سیستم، هر وزارتخانه بودجه دریافت و پروژه های مورد نظر را اجرا می کنند. مشکلاتی که در این سیستم وجود دارد. عبارتند از :

الف- پروژه های عمرانی انجام شده ، ابتدا توسط کارشناسان طراحی و سپس در برنامه اجرایی هر وزارتخانه قرار می گیرد. سوال اصلی در مورد طراحی پروژه های عمرانی این است. هر پروژه عمرانی هر چند مفید و خوب باشد ولی باید با خواست عمومی مردم منطبق باشد. یعنی دولت باید پروژه ای طراحی و تعریف کنند که اکثریت مردم خواستار انجام آن هستند. اگر پروژه ای خیلی خوب و مفید باشد ولی مردم به هر دلیلی از آن استقبال نکنند. در این صورت ، هزینه ای انجام گرفته است ، کاری انجام شده ولی بدونه مصرف رها می شود. در اینصورت مردم از کارکرد دولت ناراضی می شوند. راه حل این موضوع در قسمت مشکلات بودجه ریزی پیشنهاد شد ه است که ادامه را در آنجا جسجو فرمایید.

ب- در مرحله اجرای پروژه کل پروژه توسط وزارت خانه انجام می گیرد. به عبارت دیگر وزارتخانه کلیه کارهای پروژه را انجام می دهد. به عبارت دیگر یک نفر بودجه می گیرد، تا پروژه را اجرا کند. در این سیستم چندین سوال مطرح است.

1- این یک نفر چه مقدار کارآیی دارد؟  در این سیستم معلوم نیست. نمی توان مشخص کرد، فرد مجری، کارآیی صد درصدی داشته است. بیست درصد کارآیی داشته ، اصلا کارآیی نداشته ، بودجه را دریافت کرده و اصلا کاری انجام نداده. اینها مشخص نیست. وقتی اینگونه باشد. مردم از دولت ناراضی می شوند.

2- در طول سالهای گذشته هیچ گاه به اشخاصی که کارآیی داشته اند پاداش داده اند و یا افرادی که کارآیی نداشته اند را جریمه کرده اند؟ جواب این است که نه تا بحال چنین کاری انجام نگرفته است.  این موضوع باعث ناراحتی و نارضایتی عموم مردم می شود.

3- آیا مجریان مختلف کنترل هم شده اند؟ پاسخ این است که تا کنون کسی مجریان را کنترل نکرده است و الا باید مجریان خوب پاداش دریافت می کردند و مجریان بد، جریمه می شدند که تا کنون چنین کاری انجام نشده است. وقتی که سیستم کنترل نشود، خود بخود مجریان انگیزه ای برای بالا بردن کارآیی ندارند. مشاهده افراد بی انگیزه در قسمت های مختلف مدیریت دولتی باعث عصبانیت و نارضایتی مردم شده است.

4 – مسائل و مشکلات زیادی را می توان نوشت و…..

حالا چه باید کرد؟

پاسخ این است. یک سیستم دولتی بایدچندین قسمت مجزا داشته باشد. تا بتواند، درست عمل کند. این قسمت ها هر کدام باید وظیفه ، اجرا، حمایت، هدایت، کنترل و نظارت را بر عهده داشته باشد. در حال حاضر وظیفه نظارت بر پروژه ها بر عهده مجلس شورای اسلامی است. مناسب است وظیفه اجرا از وزارتخانه ها منفک و به استانها و استانداری ها سپرده شود. وظیفه حمایت و هدایت و کنترل در اختیار وزارتخانه ها باشد.

اگر این موضوع را بپذیریم الزاماً باید استانداری ها تحت نظارت شورای استان باشد. به عبارت دیگر استاندار توسط شورای استان تعیین شود.

بر همین اساس اگر در بعنوان نماینده مجلس رای لازم را بیاورم اولین اقدام تشکیل شورای استان است. تشکیل شورای استان در قانون اساسی لحاظ شده است ولی بعد از گذشت 44 سال هنوز اجرایی نشده است.

برای اینکه تغییرات ناگهانی نباشد و این تغییرات به تدریج و آرام انجام گیرد. پیشنهاد اصلی این است که  اعضای شورای استان نمایندگان مجلس شورای اسلامی  هر استان  بعضافه  نمایندگان مجلس خبرگان هر استان باشد. و این افراد استاندار را تعیین کنند.

البته هم اکنون برای تعیین استاندار، وزیر کشور با مشورت نمایندگان مجلس شورای اسلامی استان و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری  همان استان ، یک نفر را تعیین و آنرا در هیئت وزیران مطرح می کند. پس از تصویب هیئت وزیران ، ریاست جمهوری برای استاندار حکم می زند.

در شرایط حدید، تغییرات بسیار اندک است. یعنی ابتدا استاندار توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نمایندگان مجلس خبرگان تعیین می شوند. سپس فرد تعیین شده به وزیر کشور ابلاغ می شود. وزیر کشور هم فرد را در هیئت وزیران مطرح و پس تصویب هیئت وزیران برای حکم به ریاست جمهوری معرفی می شود.

موضوع دیگری که مطرح شده وظیفه هدایت و کنترل است. که گفته شد باید توسط وزیر کشور انجام شود.

وظیفه هدایت وزیر کشور اینگونه است که وزیر کشور بایدیک سامانه ای تدوین کند و در این سامانه کلیه مدیران استانی ارزیابی شوند. سپس مدیرانی که شایستگی استاندار شدن را دارند به شورای استان معرفی کند. پس در این حالت وزیر کشور کلیه مدیران استانها را شناسایی و کارآیی آنها را بررسی می کند ، مدیرانی که کارآیی بالایی داشته باشند برای استاندار شدن معرفی می شوند. و افرادی که کارآیی ندارند برای تصدی پست بالاتر معرفی نمی شوند. در ضمن شورای استان هم موظف است از میان مدیران با کارایی بالا یک نفر را انتخاب کنند.

دومین وظیفه کنترل وزیر کشور هم توسط همین سامانه تعریف می شود. در این سامانه مدیران استان هر شش ماه یک بار مورد ارزیابی قرار می گیرند و کارآیی آنها تعیین و تکلیف می شود. لذا اگر مدیری نتواند وظایف خود را به درستی انجام دهد، سریع توسط شورای استان تعیین و تکلیف شود.

موضوع بعدی وظیفه حمایت است که توسط وزارتخانه های مختلف انجام می گیرد.

حمایت یعنی اینکه اولا  بودجه در استانها تدوین گردد. این بودجه ابتدا در شورای استان تصویب و به وزارتخانه های مختلف ارسال می شود. در وزارتخانه های مختلف پس از بررسی های کارشناسی ، بودجه تلفیق و بصورت کلی در صحن علنی مجلس اعلام و تصویب می شود. که این فرایند در قسمت مشکل بودجه به تفصیل توضیح داده می شود.

ولی بطور کلی وقتی بودجه در استانها تدوین شود. این بودجه یک سند برنامه کوتاه مدت است. که در آن پروژه ها تعیین شده است. وقتی پروژه ها در استانها تعریف می شوند. این پروژه ها با نظرات مردم بیشتر منطبق است. یعنی ابتدا پروژه ها در استانها طراحی می شود. و سپس در وزارتخانه ها بر روی آن کار کارشناسی و جرح و تعدیل می شود. و در انتها در استان اجرا می شود.

لذا اگر بعنوان نماینده مجلس انتخاب شود. اولین کارم ، تصویب و تشکیل شورای استان و تدوین بودجه در استانها است. در ضمن سامانه جامع کارآیی مدیران نیز در وزارتخانه ها تشکیل تا آنها مدیران مختلف را از نظر کارآیی ارزیابی کنند.